سایت مجمع صنایع هوایی جمهوری اسلامی ایران
مجمع هوانوردان ایران
به روايت افسانهها روزي شيطان همه جا جار زد كه قصد دارد از كار خود دست بكشد و وسايلش را با تخفيف مناسب به فروش بگذارد !
او ابزارهاي خود را به شكل چشمگيري به نمايش گذاشت
اين وسايل شامل خودپرستي ، شهوت ، نفرت ، خشم ، آز ، حسادت ، قدرتطلبي و ديگر شرارتها بود
ولي در ميان آنها يكي كه بسيار كهنه و مستعمل به نظر ميرسيد و بهاي گراني داشت و شيطان حاضر نبود آن را ارزان بفروشد
كسي از او پرسيد: اين وسيله چيست ؟
شيطان پاسخ داد: اين نوميدي و افسردگي است
آن مرد با حيرت گفت: چرا اين قدر گران است ؟
شيطان با همان لبخند مرموزش پاسخ داد:
چون اين مؤثرترين وسيله ی من است
هرگاه ساير ابزارم بياثر ميشوند فقط با اين وسيله ميتوانم در قلب انسانها رخنه كنم و كاري را به انجام برسانم
اگر فقط موفق شوم كسي را به احساس نوميدي ، دلسردی و اندوه وا دارم ميتوانم با او هر آنچه ميخواهم بكنم
من اين وسيله را در مورد تمامي انسانها به كار بردهام
به همين دليل اين قدر كهنه است !!!
خوش اخلاق بودم ...
گفتند: جلف و ظاهر ساز است ...!
افتاده و سر به زير بودم ...
گفتند: خاك برسر و تو سري خور است ...!
زندگي ام را وقف شادي ديگران كردم ...
...
به تمام موجودات عشق ورزيدم ...
گفتند: ساده است ...!
نگاهم به زيبايي ها دوخته شد ...
گفتند: در ديزي بازه، حياي گربه كجا رفته...!
مشاوره كردم و نصيحت پذير بودم ...
گفتند : دهن بين است و سست عنصر ...!
به خوشي ها با آرامش لبخند زدم ...
گفتند: افسرده است و غم پرور ...!
از حال همه پرسيدم و به ياد همه بودم ...
گفتند: خودشيرين است و فضول ...!
حالا مي خواهم عوض شوم ...!
ببينم چه مي گويند ...
مرد لاک ناخن نمیزند که هر وقت دلش گرفت دستش را باز کند و به ناخن هایش نگاه کند !
نظرات شما عزیزان:
Design By : Pars Skin |